قانع بودم،
به کمترینها.
و دیگه نیستم.
چشم میدوزم به خوبِ بینهایتِ هر چیزی و همونو طلب میکنم.
لیاقتش رو دارم؟
اونقدری هم بیلیاقت نبودم که اون شرایط جوابم باشه
و لایقتر هم میشم.
امید؟
مُرد برام.
انقدر که در عین ناامیدی امید داشتم و نشد!
ولی امیدهای جدید دارم
برای زندگی جدید
برای شرایط نو
میجنگم برای چیزی که حقمه برای چیزی که میخوام
روی هر کسی و هر چیزی هم که بخواد کمتر از اونچه صلاحیتشو دارم رو به چشمم بزرگ نمایش بده پا میذارم
دوره کم خواستن دوره قناعت کردن گذشت
تمام/.
- ۰۱/۰۸/۱۵